اسماعیل بهادر
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
معروف به ماژور اسمعیل خان، متولد 1270 در آذربایجان. پس از انجام تحصیلات مقدماتى وارد مدرسهى ژاندارمرى شد و به درجهى افسرى نائل آمد. تا درجهى سلطانى در آذربایجان خدمت مىكرد و چون ذاتاً جوان رشید، وطندوست و بىباكى بود، مأموریتهاى سختى به او محول مىشد كه همه را به خوبى انجام مىداد. در جنگ بینالملل كه عدهى زیادى از رجال و معاریف مهاجرت كردند و قدرتى در مقابل روس و انگلیس تشكیل دادند، با آنها بود و درجهى نایبدومى داشت. در 1299 وقتى كلنل محمدتقى خان پسیان به ریاست ژاندارمرى خراسان منصوب گردید، عدهاى از افسران ژاندارمرى را برگزید و با خود به خراسان برد. اسماعیل خان بهادر كه درجهى یاورى داشت. در كلیهى امور امنیت منطقه قدم به قدم با كلنل همكارى داشت و ریاست انتظامات شهر مشهد با او بود.
در فروردین 1300 كه از طرف سید ضیاءالدین رئیسالوزراء دستور توقیف و اعزام قوامالسلطنه والى خراسان به كلنل پسیان داده شد، ماژور اسماعیل خان بهادر را مأمور اجراى دستور مركز نمود و او در روز 13 فروردین 1300 هنگامى كه والى قصد ورود به شهر را داشت، او را دستگیر و در ژاندارمرى زندانى نمود. پس از اعزام قوامالسلطنه به تهران، ریاست ژاندارمرى سبزوار و حفاظت خط مشهد و سبزوار و فرماندارى نظامى آن منطقه به عهدهى وى قرار گرفت. پس از سقوط سید ضیاء و روى كار آمدن قوامالسلطنه، روابط ژاندارمرى خراسان با دولت مركزى تیره شد و كلنل از دستورات مركز سرپیچى نمود و اختیارات آن منطقه را در دست گرفت. یك هیئت نظامى به فرماندهى كلنل گلروپ و سرتیپ حسن آقا خزاعى و قریب هزار سرباز عازم مشهد شدند تا كلنل پسیان را دستگیر نمایند. اسماعیل خان بهادر مأمور جلوگیرى از حركت این عده گردید و در شاهرود آنها را محترمانه توقیف كرد. تا فرماندهاش زنده بود، اجازه نداد یك نفر از آنها به سمت مشهد حركت كند.
وقتى كلنل پسیان در قوچان كشته شد، دولت مركزى كفالت ایالت را موقتاً به عهدهى ماژور محمودخان نوذرى محول نمود. اسماعیل خان بهادر از شهادت رئیس خود بسیار خشمناك و عصبانى گردید. با افسران و ژاندارمهاى تحت فرماندهى خود به مشهد وارد شد و در بیرون شهر اردو زد. شبانه به مقر حكومتى رفت و ماژور محمودخان را توقیف نمود و به اردوى خود اعزام داشت. ژاندارمهایش در شهر دست به تظاهراتى زدند و به خونخواهى كلنل قیام نمودند. نطقهاى آتشین و تند بهادر همه را سخت به وحشت انداخت و قریب یك شبانه روز حكومت در دست او بود. محمودخان نوذرى در زندان با افسران اردوى اسماعیل خان از در سازش درآمد و آنها را طرفدار خود نمود. آنها به اتفاق هم به مشهد وارد شدند و مجدداً انتظامات را به نوذرى سپردند. بهادر از ترس جان خود به منزل آقازاده پسر مرحوم آخوند خراسانى پناه برد و بست نشست. از تهران دستور رسید كه بهادر فوراً از ایران خارج شود. به هندوستان رفت، چندى در آنجا زیست تا اینكه به وسایلى تقاضاى عفو و بازگشت به ایران را نمود كه مورد قبول واقع شد. ولى او را دیگر در ژاندارمرى نپذیرفتند و به وزارت كشور داخل نمودند. در زمان رضاشاه به حكومتهاى شهرهاى درجهى سوم و چهارم اعزام مىشد. چندى فرماندار خوى بود، زمانى در بندرعباس و بندر بوشهر، مراغه و اردبیل حكومت كرد. در 1324 كه قوامالسلطنه زمامدار شد، از این وحشت داشت كه مبادا قوامالسلطنه در مقام مبارزه و انتقامگیرى برآید. وقتى قوامالسلطنه از ماجرا مطلع شد دستور داد او را به حكومت شهرهاى درجهى اول منصوب نمایند. وزارت كشور فرماندارى یزد را به او سپرد. بعد از شهریور 1320 به هنگام انتقال استخوانهاى كلنل به حیاط مقبرهى نادر، او بر سر آرامگاه رئیس خود نطق بسیار مهیجى نمود و بار دیگر خواستار انتقام از كسانى شد كه خون كلنل را ریخته بودند. در 1340 در 70 سالگى در تهران درگذشت.
او مردى سخنور، با احساسات، وطنخواه، سادهدل و كمسواد و به معناى واقعى كلمه نظامى بود. با كلنل پیمان وفادارى بسته بود. به اندازهاى به رئیس خود علاقه داشت كه هر وقت نام او بر زبان كسى جارى مىشد، اشك از چشمانش سرازیر مىگردید. تا واپسین لحظات عمر معتقد بود اگر كلنل محمدتقى خان باقى مانده بود، ایران امروز ایرانى دیگر بود. حافظهاى قوى داشت و تمام حوادث خراسان را مو به مو بیان مىكرد. متأسفانه كسى پیدا نشد خاطرات او را كه بسیارى از زوایاى تاریك قیام كلنل را در خراسان روشن مىكرد، ضبط و تدوین كند.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}